صفحه اصلی
آرشیو مطالب
اخبار و اطلاعیه
حکایت و داستان
علمی و اعتقادی
فاطمیه
دانلودها
گالری عکس
شبهات
معرفی ستاد
تماس با ما
ارسال فیلم و تصاویر عزاداری
فایل های عزاداری هیأت های خود را از این قسمت برای ستاد ارسال فرمایید
آخرین اخبار و اطلاعیه ها
قطره ای از فضائل بیکران امیرالمومنین علیه السلام
محبت امیرالمومنین علیه السلام در صحرای محشر
معنای شب قدر
ویژگیهاى خاص حضرت فاطمه علیها السلام
نور عالم خلقت
شرح حدیث امام زمان(ع) درباره حضرت زهرا سلام الله
نظر مراجع معظم تقلید در رابطه با ایام فاطمیه
اسماء و القاب حضرت زهرا سلام الله علیها
شیعه در نگاه حضرت فاطمه(س) کیست؟
شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیه
فاطمه زهرا (سلام الله علیها)و پاداش مؤمنان در هنگام مرگ
نان نمک آب
فخر حوّا و عظمت زهراء عليها السلام
در محضر امام رضا علیه السلام
درس هایی از امام جعفر صادق علیه السلام
پرسش
اعتقادی

20:18 , 6 / 8 / 1394

پرسش شماره 20043


چرا جمله ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه؛ در مورد امام حسین (ع) آمده و نه بقیه ائمه؟

ارسال پاسخ توسط مدیریت سایت
20:21 , 6 / 8 / 1394

در منابع روایی آمده است: "إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَلَى یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَةُ نَجَاة"؛ در طرف راست عرش نوشته شده است: حسین چراغ هدایت و کشتى نجات است. [1]

بر این اساس، جا دارد که پرسیده شود؛ چرا از بین ائمه هدی تنها امام­ حسین (ع) از این لقب برخوردار شدند؟ در پاسخ باید گفت: اگرچه ائمه (ع) نور واحد هستند و همگی چراغ هدایت به حساب می آیند، اما شرایط زمانه باعث می­گردید تا جنبه­ای از شخصیت آنان تجلی پیدا کند و به فعلیت برسد و در نتیجه مظهر یک اسم از اسمای الاهی گردند.

با توجه به دو مثال می توان مطلب گفته شده را توضیح داد.

مثال اول: از بین ائمه (ع) تنها امام پنجم (ع) به شکافنده علم (باقر) ملقب است، با این که همه امامان معصوم از علم لدنی برخوردار بودند و این نیست، مگر این که در زمان و شرایطی که امام پنجم (ع) زندگی می ­ کرد، از سویی نحله­ها و افکار جدیدی، بروز کرده و از سویی دیگر، دولت بنی­امیه به ضعف گراییده بود. در این فضا و بستر فراهم شده، ضروری بود که اصول مکتب تشیع تبیین شود. این جا بود که آن امام همام حوزه درسی را راه ‌ اندازی کرد و ره­آورد چنین حوزه­ای که در زمان امام صادق (ع) به شکوفایی کامل رسید، تبیین دقیق مکتب اهل بیت و تربیت شاگردان زیادی بود که در دورترین مناطق جهان اسلام به تبلیغ مکتب تشیع روی آوردند. نمود این نقش در امام پنجم باعث گردید تا لقب باقر (شکافنده علم) برای آن امام به کار گرفته شود و این نه به معنای آن است که امامان دیگر، عالم نبوده­اند، بلکه تنها گویای نقش ویژه علم امام باقر (ع) در ترسیم خطوط و شاخصه­های مکتب اهل بیت است.

مثال دوم: از بین امامان معصوم تنها امام علی (ع) و امام حسین (ع) از لقب ثارالله (خون خدا یا کسی که ولی دم او خدا است) برخوردارند با این که همه آنان به مرگ طبیعی از دنیا نرفته­اند و شهادت در راه خدا نصیب آنان شده است. دلیل این امر آن است که از بین امامان تنها خون آن دو امام بر زمین ریخته شد و در آن شرایط، این نحوه از شهادت، بیشترین نقش و تأثیر را در حیات بخشی به اسلام داشته است، و این در حالی است که ویژگی یاد شده در امامان دیگر بروز نکرده است. به عبارت دیگر؛ با این که همه امامان جلوه کاملى از صفات و اسمای الاهى بوده­‏اند، شرایط خاص و ویژگی های زمانه، باعث می‌گردید که جنبه­ای از شخصیت آنها تجلی پیدا کند و به فعلیت برسد و آنان مظهر یک اسم از اسمای الاهی گردند و در هر زمان، یک بُعد از ابعاد وجودی آنان ظهور، بروز و جلوه خاصى داشته‏ باشد.

اما چرا لقب چراغ هدایت و کشتی نجات تنها برای امام حسین (ع) استفاده شده است، در جواب باید گفت: موقعیت و شرایط امام حسین (ع) یک شرایط ویژه بود. در آن شرایط بنی امیه توانسته بود با تبلیغات مسموم چهره اسلام را واژگون و مسخ نماید. روشن است که چنین اسلامی نمی توانست هدایت گر انسان ها باشد، اسلامی که اجازه می داد خلیفه آن یک انسان شراب خوار و قمار باز و... باشد، اسلامی که تبعیض نژادی و طبقاتی را می پذیرفت، اسلامی که سردمدارانش در حالت مستی بر نماز جماعت حاضر می شدند.

امام آن­گاه که از هدف قیام خود سخن مى‏گوید، مى‏فرماید: « انى لم اخرج اشراً و لابطراً و لامفسداً و لاظالماً بل خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى » ؛ من نه براى راحت‏طلبى و وانهادن مسئولیت، به راه افتاده‏ام و نه براى خوش‌گذرانى و بیهودگى؛ نه انگیزه‏ام ستم کارى و بی‌دادگرى است و نه تبهکارى، بلکه مى‏خواهم امت جدم را اصلاح کنم‏. [2]

آن حضرت - بعد از ترسیم وضعیت اجتماعى زمانه خود- مى‏فرماید: «مگر نمى‏بینید که حق و عدالت اجرا نمى‏شود و مردم دست از باطل نمى‏کشند؟! در چنین محیط فاسد و آلوده‏اى هر فرد با ایمانى آرزومند مرگ و ملاقات پروردگار است». [3] یا آن گاه که از زمامداری یزید با خبر شد، فرمود: « وعلى الاسلام السلام اذ قد بلیت الامة براع مثل یزید » . [4] امام در چنین شرایطی توانست هم اسلام را از نابودی نجات بخشد و هم تمام ابعاد اسلام واقعی را در عمل برای جهانیان ترسیم نماید و به نمایش بگذارد و در واقع راه نجات و هدایت را برای انسانها تجسم نماید؛ از این جهت؛ در حادثه کربلا و به ویژه روز عاشورا ما شاهد بروز و ظهور همه فضائل و خوبی­ها از وجود مقدس امام حسین (ع) و یارانش هستیم، و می توانیم این ادعا را داشته باشیم که تمام ابعاد اسلام توسط ایشان با رنگ خون در زمین کربلا این تابلوی همیشه زنده تاریخ، نقاشی شده است، در حالی­ که برای امامان دیگر این شرایط فراهم نشد که همه ویژگی­ها و فضائل خود را در معرض دید حقیقت جویان قرار دهند و تمام ابعاد هدایتی اسلام را به نمایش بگذارند، و این البته به مقتضای وظیفه­ای بود که برعهده آنان بود که هر شرایط خاص، رفتار خاصی را هم می­طلبید و آنان موظف بودند الگوی رفتاری مناسب همان شرایط را به بشریت ارائه دهند؛ یعنی این محدودیت از سوی شرایط بوده است که رفتار الگویی محدودی را اقتضا می­کرد. به جهت همین جامعیتی که واقعه عاشورا از آن برخوردار است این حادثه و خود امام حسین (ع) چراغی شدند که با نگاه به این چراغ کسی گمراه نمی شود و در دریای طوفانی غرق نخواهد شد. به عبارت دیگر، آن امام چراغ هدایت است براى آنهایى که در ظلمات جهل گرفتار آمدند و کشتى نجات است براى آنهایى که در گرداب دنیا دست و پا مى‏زنند. لذا در زیارت اربعین امام حسین (ع) مى‏خوانیم: «وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة و قد توازر علیه من غرّته الدنیا...»؛ خون پاکش را در راه تو به خاک ریخت تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى نجات بخشد، در حالى که دنیا طلبان (کسانى که دنیا فریبشان داده بود) بر علیه او یک دست شده بودند. [5]




[1] . طبرسى، امین الاسلام فضل بن حسن، إعلام الورى، ص400، اسلامیه‏، تهران‏، چاپ سوم‏، 1390 هـ ق‏.

[2] . شریف قرشی، باقر، حیاة الامام الحسین بن على(ع)، ج2، ص264، دار الکتب العلمیة، قم، 1396 هـ ق؛ امام در جمله‏اى دیگر مى‏فرماید: «اللهم انى احب المعروف و انکر المنکر»، مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج43، ص328، ، 110 جلد، مؤسسة الوفاء، بیروت، لبنان‏، 1404 هـ ق.‏

. [3] «الاترون الى الحق لایعمل به والى الباطل لایتناهى عنه لیرغب المؤمن فى لقاءاللَّه فانى لاارى الموت الاّ السعادة والحیاة مع الظالمین الاّ برماً»، اعیان الشیعة، ج4، بخش اول، ص234 و 235، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1406 هـ ق؛ امام در خطابش به لشکر کوفه فرمود: «اناللَّه و انا الیه راجعون هولاء قوم کفروا بعد ایمانهم فبعداً للقوم الظالمین»، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، موسوعة کلمات الامام الحسین، ص417-416، چاپ سوم، دارالمعروف للطباعة والنشر، 1416 - 1995 م.

[4] . دیگر باید فاتحه اسلام و مسلمانى را خواند و با آن وداع گفت، آن گاه که جامعه و مردم دچار زمامدار و رهبرى مانند یزید گردند. ابن طاووس، اللهوف على قتلى الطفوف‏، ص11، انتشارات جهان، تهران، 1348 هـ ش.

. [5] مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 98، ص 331.


هیچ نظری ثبت نشده است.

نام شما:  
ایمیل:  
متن نظر:  
 
عبارت بالا را وارد کنید: خوانا نیست؟ عبارت جدید
  • ایسنا
  • خبرآنلاین
  • استانداری مازندران
تلفن ستاد:    01132299751
امروز: 1
دیروز:
این ماه: 9
بازدیدکل: 865
آدرس ستاد:   مازندران - بابل - میدان 17 شهریور(ششم بهمن سابق)- کوی زرگرمحله جنب مسجد امام جعفر صادق(ع) داخل کوچه دفتر ستاد فاطمیه استان مازندران کد پستی : 87853 - 47137