صفحه اصلی
آرشیو مطالب
اخبار و اطلاعیه
حکایت و داستان
علمی و اعتقادی
فاطمیه
دانلودها
گالری عکس
شبهات
معرفی ستاد
تماس با ما
ارسال فیلم و تصاویر عزاداری
فایل های عزاداری هیأت های خود را از این قسمت برای ستاد ارسال فرمایید
آخرین اخبار و اطلاعیه ها
قطره ای از فضائل بیکران امیرالمومنین علیه السلام
محبت امیرالمومنین علیه السلام در صحرای محشر
معنای شب قدر
ویژگیهاى خاص حضرت فاطمه علیها السلام
نور عالم خلقت
شرح حدیث امام زمان(ع) درباره حضرت زهرا سلام الله
نظر مراجع معظم تقلید در رابطه با ایام فاطمیه
اسماء و القاب حضرت زهرا سلام الله علیها
شیعه در نگاه حضرت فاطمه(س) کیست؟
شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیه
فاطمه زهرا (سلام الله علیها)و پاداش مؤمنان در هنگام مرگ
نان نمک آب
فخر حوّا و عظمت زهراء عليها السلام
در محضر امام رضا علیه السلام
درس هایی از امام جعفر صادق علیه السلام
پرسش
اعتقادی

15:37 , 5 / 8 / 1394

پرسش شماره 20039


در آموزههاي دینی داریم که از علل آفرینش عالم، امتحان و آزمایش الهی است. اگر چنین است، چرا برخی در کودکی و قبل از امتحان الهی میمیرند؟ به علاوه چرا مثلًا به حضرت علی اصغرعلیهالسلام ثواب میدهند حال آنکه هیچ عمل خیري را آگاهانه انجام نداده است؟ اگر یزید بن معاویه نیز در گهواره تیر میخورد و کشته میشد، آیا به او نیز ثواب زیاد میدادند؟

ارسال پاسخ توسط مدیریت سایت
15:45 , 5 / 8 / 1394
یکی مرغ برکوه بنشست و خاستبرآن کُه نه چیزي فزود و نه کاست
زمین در جنب این نه طاق خضراچو خشخاشی بود بر روي دریا
تو خود بنگر از این خشخاش چنديسزد گر بر بَروت خود بخندي
اگر یک گنجشک کوچک که بر کوه بزرگی نشسته و اطراف وسیع و پهناورخود را تا هر کجا ممکن باشد میبیند و کاینات گوناگون که در آن کوه و پیرامون و اطراف آن هستند و حساب و شمارشان را جز خدا کسی نمیداند و به زمین و آسمان و ماه و مهر و ستارگان مینگرد و معلوم نیست چه ادراکی و چه بینشی دارد، میتواند در کل این عوالم اظهار نظر کند و قواعد و نظامات آنها را از جهت بود و نبود و اختلافات زیر سؤال ببرد؟! و اگر این گنجشک بر درخت بزرگی که میلیاردها برگ دارد نشسته باشد، میتواند از تفاوتهاي برگهاي این درخت و پرونده وجود و پیدایش هر کدام و علت کوچکبودن یک برگ و بزرگبودن یک برگ دیگر چیزي بگوید و اصلًا براي او اختلاف صورت و شکل این برگها که در واقع همه از هم مشخص میباشند قابل درك باشد، میتواند به سرّ اختلافات آنها، به کم و زیاد آنها اعتراض کند؟!
بشر هم میتواند در گزارشهاي تکوینی این عالم ایراد و اعتراض کند و در علت و فلسفه تفاوتهایی که در این عالم وجود دارد و به طور قطع از عددي از یک تا نه که صد صفر و هزار صفر جلوي آن بگذارید بیشتر و بیشتر است و چگونگی آنها و این بودن و آن نبودن هر یک حرفی بزند یا در یکسانبودن و نبودن آنها چرا بگوید؟! این بشر که در میان این کاینات بیشمار و این اوضاع پر از تفاوت و فاصله و جداییها و همگونیها خودش از ذرّه کمتر است و همانطور که امام صادق علیهالسلام فرمود: اگر سوزنی در چشم او فرو رود نابینا میشود و دل او را اگر پرنده کوچکی بخورد سیر نمیشود میتواند در حقایق و اسرار ما سوي الله حرف بزند که چرا این، چنین است و آن، چنان؟! بگوید چرا هندوانه با آن بزرگی محصول آن بوته و گیاه کوچک و ناتوان است و گردو با آن کوچکی میوه درختی تنومند و بزرگ است؟! چرا میکروبها و ژنها فعالاند؟! و چرا بوي این موجود روحافزا و نشاطبخش است و آن دیگري بد بو و نفرتانگیز است؟! این موجود این رنگ را دارد و آن دیگري به رنگ دیگر؟! این تلخ است و آن شور و آن دیگري شیرین؟!
در این میان، بشر، این موجود به ظاهر بسیار کوچک و در باطن بسیار بزرگ وظیفهاش اعتراض نیست. باید این مسیر به ظاهر غیر متناهی کاینات را تا آنجا که میفهمد بپیماید و تماشا کند و از آن بهره بگیرد، از تضادها و اختلافات عبرت بگیرد و همه را لازم بداند و جهان چون چشم و خال و خط و ابرو استکه هر چیزش بجاي خویش نیکو است ببیند. هم آن کودك شیرخوار که در دامن مادر میمیرد، و هم آن سالمند صد و بیست ساله را، همه را اعضاء و اجزاء لازم این عالم بشناسد؛ این سالمند باید امتحان بدهد، باید از استعداد خود بهره بگیرد و اگر هر طور دیگر باشد این دستگاه بزرگ خلقت ناقص میشود. کمال آن به همین است که هست؛
هر چیز که هست آنچنان میبایدو آنچیز که آنچنان نمیباید نیست این نباید آنچنان باشد که نیست. عالم تکوین، سراسرش حکمت و قدرت و مشیت و نظام است. عالم تشریع نیز همان جلوه عالم تکوین را دارد که همه احکام و قوانین و نظام عقاب و عذاب و ثواب همه تحت سیر حکمت الهی است؛ نه یزید بن معاویه میتواند بگوید چرا من خلق شدهام و چرا در کودکی سقط نشدم، و نه حضرت امام حسین علیهالسلام میفرمایند که چرا شمر و یزید، مثل هزاران دیگر در کودکی نمردند تا جنایات عاشورا پیش نیاید؟ اصلًا این عالم همین است و باید همین باشد. بشر باید عالم تکوین را به سیر خود واگذارد و در آن تصرفات مجاز بنماید؛ از آب و هوا و خاك و نور و خواص اشیاء استفاده کند. زراعت کند، تولید داشته باشد، صنعتگر باشد و در عالم تشریع و امر و نهی و احکام و هدایتهاي وحیانی مطیع باشد تا به کمال برسد و غیر از این، هر راه دیگري برود سفیهانه است. او عضو این عالم است نه صاحب این عالم.
مدیریت کل عالم با صاحب آن است و به تقدیر او است:
وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ 84 ] باید جوانب آموزنده عالم را تحت مطالعه قرار دهد و روي زیباي آنچه را تضاد میبیند تماشا کند. خودش را ببیند که میتواند با نردبان علم و تفکر و امتحانی که برقرار است تا کجاها بالا برود و به خود بگوید:
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیرندانمت که در این دامگه چه افتاده است؟
کتاب خلقت را بخواند و از راه تسلیم و براي مزید معرفت و پیبردن به مطالب بیشتر، آن را تفسیر نماید.

هیچ نظری ثبت نشده است.

نام شما:  
ایمیل:  
متن نظر:  
 
عبارت بالا را وارد کنید: خوانا نیست؟ عبارت جدید
  • ایسنا
  • خبرآنلاین
  • استانداری مازندران
تلفن ستاد:    01132299751
امروز: 1
دیروز:
این ماه: 9
بازدیدکل: 764
آدرس ستاد:   مازندران - بابل - میدان 17 شهریور(ششم بهمن سابق)- کوی زرگرمحله جنب مسجد امام جعفر صادق(ع) داخل کوچه دفتر ستاد فاطمیه استان مازندران کد پستی : 87853 - 47137